admin 1400 مهر 29 بلاگ

مقایسه سریال ویچر با کتاب ( فصل اول- قسمت دوم )

Blog image
الف فریاد زد:{ ویچر! مگه‌ کار تو کشتن هیولاها نیست؟ پس چرا روبرو ما ایستاده‌ای؟ چرا طرف انسان‌هایی؟ هیچ شکی نیست که اونا هیولای واقعی هستند.}
ویچر، در حالی که از پای راستش خون می‌چکید، وزنش را روی پای چپش انداخت و گفت:{ من طرف کسی نیستم! من انسان‌ها را نمی‌کشم؛ من فقط هیولاها را اگه براشون جایزه گذاشته باشن، شکار می‌کنم. هیولاهایی که زندگی انسان‌ها را تهدید می‌کنن.}
الف لبخند زشتی زد و گفت:{ پس کی از دنیا از شر انسان‌ها محافظت کنه؟}…

مقدمه

قسمت دومِ فصل اول سریال ویچر، بیشتر به خط داستانی “ینیفر” و سرگذشت او می‌پردازد.
خط داستانی‌های “گرالت” و “سیری” در این قسمت، بیشتر نقش فرعی و حتی مکمل برای خط داستانی ینیفر دارند.
در این مقاله، فقط خط داستانی گرالت را بر اساس کتاب بررسی می‌کنم.
سازندگان برای خط داستانی گرالت در این قسمت، داستان “مرز دنیا” از کتاب “ویچر آخرین آرزو” را انتخاب کرده‌اند.

خطر اسپویل! در ادامه مطلب، داستان قسمت دومِ فصل اول سریال ویچر و داستان مرز دنیا از کتاب ویچر آخرین آرزو اسپویل خواهد شد.

قسمت دوم در تمام خط داستانی‌ها، توضیحاتی درباره “الف‌ها” می‌دهد.
اما خط داستانی گرالت، خط داستانی‌ای است که مستقیم به الف‌ها مربوط می‌شود.
این قسمت مانند داستان “مرز دنیا” ، نقش دنیاسازی دارد و مخاطب را بیشتر با دنیای ویچر آشنا می‌کند.
در داستان “مرز دنیا” ، گرالت به همراه “جسکیر”( دوست صمیمی‌اش) به مرز دنیاها می‌رود تا “شیطونکی” را از زمین زراعی انسان‌ها بیرون کند اما به دست الف‌ها اسیر می‌شوند.
اولین تغییر این قسمت نسبت به کتاب، آشنایی گرالت با جسکیر است.
در کتاب، گرالت و جسکیر از قبل باهم دوستان صمیمی هستند و به مرز دنیاها می‌روند اما در سریال برای بار اول یکدیگر را ملاقات کرده و با هم آشنا و همراه می‌شوند.

گرالت و جسکیر
این تغییر به داستان نشسته است و حس مصنوعی بودن را به مخاطب نمی‌دهد و این داستان راه خوبی برای آشنایی جسکیر با گرالت و هم بینندگان است.
مشکل خط داستانی گرالت در قسمت دوم این است که خیلی نسبت به کتاب خلاصه شده است.
سازندگان برای خط داستانی‌اش وقت کافی نگذاشته‌اند و تمام تمرکزشان روی ینیفر بوده است.
در کتاب، نحوه رفتن گرالت به ماموریت و قضیه شیطونک یا همان “سیلوان”، بسیار مفصل است.
مبارزه گرالت و شیطونک در سریال با کتاب تفاوت دارد. در کتاب این مبارزه طولانی است.
جالب است بدانید که مبارزه این دو در کتاب، از گفتگو “بیلبو” و “گالوم” در کتاب “هابیت” الهام گرفته شده است و به آن کنایه می‌زند.
 شخصیت‌هایی مانند “لیله” که در داستان نقش مهمی دارند، در سریال حذف شده‌اند.
مبارزه گرالت و شیطونک
مهمترین نکته این داستان، مکالمه گرالت و “فیلاوندرال” ( شاه الف‌ها در مرز دنیا) است.
مکالمه‌ای عمیق که دید الف‌ها نسبت به انسان‌ها را نشان می‌دهد.
این مکالمه که در کتاب طولانی و باحوصله نوشته شده است، در سریال خلاصه شده و فقط نکات مهم این مکالمه را به سریال منتقل کرده‌اند.
 مکالمه گرالت و فیلاوندرال درسریال قابل قبول است و دنیاسازی لازم را انجام می‌دهد.
فیلاوندرال
تغییر کوچک دیگری که وجود دارد، این است که در کتاب در پایان، گرالت و جسکیر و سیلوان با هم همراه می‌شوند و از مرز دنیاها می‌روند اما در سریال فقط گرالت و جسکیر هستند.

سخن پایانی

خط داستانی گرالت در قسمت دوم قابل قبول است و شاید بتواند مخاطب کتاب را راضی کند اما قطعا نقطه عطف قسمت دوم، خط داستانی ینیفر است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.