admin 1404 تیر 26 روانشناسی تحلیلی

۳ نظام شخصیت یونگ | سفر به عمق روان انسان

Blog image

نظام های شخصیت یونگ 

شخصیت انسان بسیار پیچیده است. روانشناسان بسیاری در طول تاریخ، سعی کرده‌اند که اجزای مختلف شخصیت انسان را کاوش کنند.

“کارل گوستاو یونگ”، پایه‌گذار “روانشناسی تحلیلی“، تحلیلی عمیق و منحصر به فرد به شخصیت انسان داشت. ۳ نظام شخصیت یونگ، ساختارهایی در شخصیت تمام ما هستند که بدون آنکه آگاه باشیم در روان ما مشغول کار می‌باشند.

در ادامه این ۳ نظام شخصیت را معرفی کرده و آنها را یکی یکی شرح می‌دهیم. با آشنا شدن با آنها، شما درکی بسیار عمیق‌تر از انسان نسبت به دیگران، که نگاهی سطحی به شخصیت انسان دارند، به دست می‌آورید. تا پایان مقاله با ما همراه باشید.

برای مطالعه‌ی “کامل‌ترین زندگینامه کارل یونگ“، کلیک کنید.

فایل pdf مقاله: jung-personality-structure

 

تعریف نظام های شخصیت از نظر یونگ 

کارل یونگ در نظریه‌ی نظام‌ های شخصیت، به عمق روان انسان پرداخت. از نظر یونگ، کل شخصیت ما، از چند نظام یا ساختار مجزا تشکیل شده که می‌توانند بر یکدیگر تاثیر بگذارند.

۳ نظام شخصیت یونگ

نظام‌ های شخصیت بر یکدیگر تاثیر می‌گذارند

روان در دیدگاه یونگ، شامل تمام فرآیندهای روانی، آگاهانه و ناآگاهانه است. او روان را به سه لایه یا ساختار اصلی تقسیم کرد. این تقسیم‌بندی از این جهت بود تا هم نقش تجربه‌های فردی هر فرد و هم میراث ژنتیکی و فرهنگی را در شکل‌دهی روان توضیح دهد.

در ادامه به این ۳ نظام شخصیت یونگ می‌پردازیم و آنان را یکی یکی شرح می‌دهیم:

 

۳ نظام شخصیت یونگ؛ ساختارهای اصلی روان

خود (ایگو)

خود یا همان “ایگو” که یونگ آن را “خودآگاه” نیز می‌خواند، همان بخشی از روان است که شامل افکار، احساسات، ادراک‌ها و خاطراتی می‌شود که در همین لحظه در دسترس ذهن آگاه ما هستند.

یونگ ایگو را مرکز هشیاری می‌نامید و آن را شامل آگاهی ما از وجود خویش و حس پیوسته‌ی هویت شخصی می‌دانست. ایگو سازمان‌دهنده‌ی تفکرات، تصمیم‌گیری و تعامل با دنیای بیرون است.

برای مثال همین الان که شما دارید این مقاله را مطالعه می‌کنید، نسبت به وجود خودتان و مطالعه‌ی این متن هشیار و آگاه هستید و این به دلیل وجود ایگوی شماست.

مردی درحال نگاه کردن به موبایلش

شما در حال حاضر نسبت به این نوشته‌ها آگاهید و این به دلیل وجود ایگو است

همچنین ایگو مسئول انجام دادن فعالیت‌های عادی در زمان بیداری است. هنگامی که شما مشغول گفتگو با دیگران یا خوردن غذا هستید، این فعالیت‌ها تحت رهبری ایگو انجام می‌شوند.

ایگو ارتباط ما با دنیای بیرونی را برقرار می‌کند و دروازه‌ای است برای دریافت اطلاعات حسی. هنگامی که شما به خود و کسی که هستید فکر می‌کنید، دارید از ایگو که مرکز خودآگاهی‌تان است بهره می‌برید.

از آنجایی که محرک‌هایی که با آنها مواجه می‌شویم بسیارند، خود یا همان ایگو به صورت گزینشی عمل می‌کند یعنی فقط بخشی از محرک‌هایی را که با آنها روبرو می‌شویم در آگاهی هشیار می‌پذیرد.

دو دوست درحال صحبت با یکدیگر

وظیفه‌ی ایگو شامل تمام فعالیت‌های روز می‌شود؛ از جمله ارتباط با دیگران

برای شناخت کامل‌تر و مفصل ایگو در روانشناسی یونگ، به مقاله‌ی “ایگو در روانشناسی یونگ؛ مرکز آگاهی شخصیت” مراجعه کنید.

در نقطه‌ی مقابل ایگو که مرکز هشیاری و آگاهی است، “ناخودآگاه” وجود وجود دارد که به دو بخش تقسیم می‌شود.

 

ناخودآگاه شخصی

همه‌ی ما در زندگی تجربیاتی داریم که مختص خودمان هستند. هیچ فرد دیگری زندگی ما را تجربه نکرده است. البته شما در حال حاضر، به تمام تجربیات، خاطرات و احساساتی که در طول زندگی تجربه کرده‌اید فکر نمی‌کنید و نسبت به آنها “هشیار” نیستید.

تمام تجربیات زندگی‌تان که در حال حاضر در خودآگاهی شما حضور ندارند، در “ناخودآگاه شخصی” شما ذخیره شده‌اند.

ناخودآگاه شخصی، شامل تمام تجربیاتی است که زمانی در حیطه‌ی آگاهی ایگو قرار داشتند اما اکنون به خاطر اینکه پیش‌پا افتاده یا ناراحت‌کننده بوده‌اند و همچنین به این دلیل که ما در یک لحظه نمی‌توانیم به بیش از یک چیز توجه کنیم، در ناخودآگاه شخصی قرار دارند.

یک انبار تاریک که نماد ناخودآگاه است

ناخودآگاه شخصی مانند یک انبار تاریک در روان است

یونگ ناخودآگاه شخصی را اینطور تعریف می‌کند: ((ناخودآگاه شخصی همه آن چیزهایی را شامل می‌شود که می‌دانم ولی در حال حاضر به آنها نمی‌اندیشم؛ همه آنچه یکبار در آگاهی من بوده و اکنون فراموش شده؛ همه ادراک‌هایی که حواسم دریافت کرده اما ذهن خودآگاهم به آنها توجه نکرده است)).

به طور خلاصه ناخودآگاه شخصی، انباری از خاطرات روزمره، یادگیری‌های گذشته و حتی افکار و احساساتی است که به صورت فعال توسط خودآگاه یا همان ایگو سرکوب شده‌اند.

بین ایگو و ناخودآگاه شخصی، ارتباطی دو طرفه‌ وجود دارد. برای مثال، توجه شما از مطالعه‌ی این مطلب به راحتی به کاری که دیروز انجام داده‌اید پرت می‌شود. همه نوع تجربیات در ناخودآگاه شخصی ذخیره‌ شده‌اند؛ می‌توان آن را به کمد بایگانی تشبیه کرد.

تصویری از بایگانی که نماد ناخودآگاه شخصی در نظریه یونگ است

ناخودآگاه شخصی را می‌توان به اتاق بایگانی تشبیه کرد

همچنین ناخودآگاه شخصی شامل “عقده‌ ها” می‌شود که در نظریه‌پردازی یونگ اهمیت بسیاری دارند. به طور خلاصه اگر بخواهیم بگوییم، عقده‌ ها شامل مجموعه‌ای از خاطرات و احساسات مرتبط با یک موضوع خاص هستند که بار احساسی قوی‌ای دارند و گاهی بدون اختیار فرد، رفتار و واکنش‌هایش را شکل می‌دهند.

برای مثال کسی که عقده‌ی مادر دارد، احساسات شدیدی را در ارتباط با مادرش تجربه می‌کند که به شکل عقده در ناخودآگاه شخصی‌اش قرار داشته و رفتارش را کنترل می‌کند.

فردی که عقده دارد، معمولاً از تاثیر آن آگاه نیست ولی اطرافیانش به راحتی می‌توانند تاثیرش را مشاهده کنند. عقده‌ها همچنین ممکن است هشیار یا ناهشیار باشند. عقده‌هایی که تحت کنترل هشیار قرار ندارند، ممکن است مزاحم هشیاری شوند.

تصویری از زنی گریان و غمگین

عقده ها باعث احساسات شدید مانند غم، خشم و … می‌شوند

ناخودآگاه شخصی شامل تمام عقده‌هایی است که ما به خاطر تجربه‌های زندگی شخصی‌مان به دست آورده‌ایم و نسبت به آنها و تاثیرشان آگاه نیستیم. به عنوان جمع‌بندی، کارکرد ناخودآگاه شخصی این است که خاطرات روزمره و احساسات سرکوب‌شده را نگه دارد و در مواقع لازم، آنها را به آگاهی ایگو یا همان خود بیاورد تا به فرد هشدار دهد یا او را برای حل مسئله آماده کند.

علاوه بر ناخودآگاهی که بر اثر تجربیات شخصی شکل می‌گیرد و منحر به فرد است، یونگ نوع جدیدی از ناخودآگاه را معرفی کرد که یکی از مهم‌ترین نظریه‌هایش شمرده می‌شود و در بخش بعدی به آن می‌پردازیم.

 

همچنین بخوانید: “۳ اصل حاکم بر روان؛ نظریه انرژی روانی یونگ

 

ناخودآگاه جمعی

بدون شک غیرعادی‌ترین و بحث‌برانگیزترین جنبه‌ی نظام‌ های شخصیت یونگ، بخشی است که یونگ آن را “ناخودآگاه جمعی” نامید.

ناخودآگاه جمعی دست‌نیافتنی‌ترین سطح روان است. همانطور که گفته شد، هر یک از ما تمام تجربیات شخصی خود را در ناخودآگاه شخصی انباشته می‌کنیم که منحصر به ما است و مانندش در فرد دیگری نیست.

یونگ یک مرحله عمیق‌تر شد و گفت که نوع بشر به صورت جمعی، به عنوان یک گونه، تجربیات گونه‌ی انسان و همینطور پیش از انسان را در ناخودآگاه جمعی اندوخته می‌کند.

در واقع ناخودآگاه جمعی محصول تجربه‌های شخصی نیست بلکه میراث ژنتیکی و فرهنگی انسان‌هاست که به هر نسل جدیدی انتقال‌ یافته است. به زبان ساده بخشی در روان تک تک ما وجود دارد که آن را از نیاکانمان به ارث برده‌ایم و بدون آنکه آگاه باشیم، بر ما و شخصیتمان تاثیر می‌گذارند.

تصویری از انسان‌های اولیه دور آتش در کنار یکدیگر

ناخودآگاه جمعی میراث نیاکان انسانی ما است

بنابراین یونگ شخصیت هر فرد را به گذشته ربط داد، نه تنها به کودکی‌اش آنگونه که فروید می‌گفت، بلکه به تاریخ گونه‌ی انسانی‌. البته شایان ذکر است که ما این تجربیات جمعی را مستقیم به ارث نمی‌بریم بلکه استعداد یا پتانسیل آن را به ارث می‌بریم.

ما آمادگی داریم که به همان شیوه‌هایی رفتار و احساس کنیم که انسان‌ها همیشه رفتار و احساس کرده‌اند. اینکه آیا این آمادگی تحقق می‌یابد یا نه، به تجربیات خاصی که هر یک از ما در زندگی با آنها روبرو می‌شویم بستگی دارد.

همانطور که ناخودآگاه شخصی شامل عقده‌ها هست، ناخودآگاه جمعی نیز شامل الگوها و تصاویر بنیادین است که در همه‌ی انسان‌ها مشترک هستند. یونگ این الگوها و تصاویر را “کهن‌ الگو” نامید.

این کهن الگوها یا همان “آرکتایپ‌ها”، مانند قالب‌های رفتار و تصویر هستند که بازتاب آنها را در اسطوره‌ها، افسانه‌ها و آثار هنری کشورهای مختلف در فرهنگ‌های گوناگون بارها به شکل‌های متنوع می‌توان دید.

برای مثال تقریباً در همه‌ی فرهنگ‌ها نمادی از خورشید به عنوان مظهر زندگی و آگاهی را می‌شود دید یا دشمن مارمانند در داستان‌های باستانی کشورهای مختلف یافت می‌شود.

تصویری از یک مار روی شاخه‌ی درخت

در اساطیر فرنگ‌های مختلف، کهن‌ الگوی مار به عنوان دشمن را می‌توانیم ببینیم

یونگ از این تشابه‌ها نتیجه گرفت که برخی الگوهای ذهنی از ناخودآگاه جمعی تمام انسان‌ها سرچشمه می‌گیرند. ناخودآگاه جمعی به ما می‌آموزد که چگونه سراغ معنا و ارزش‌های عمیق برویم.

کارکرد ناخودآگاه جمعی در زندگی افراد این است که زمینه‌ساز بینش‌ها و خلاقیت‌های بزرگ انسانی است و هنرمندان هنگامی که از مضمون‌های اساطیری استفاده می‌کنند، درواقع ناخودآگاه جمعی را وارد زمینه‌ی هشیاری خود می‌کنند.

به باور یونگ، دانستن اینکه ناخودآگاه جمعی در روان تک تک ما انسان‌ها وجود دارد، ما را از تنهایی و انزوا در می‌آورد و باعث احساس پیوندی عمیق با سایر هم‌نوعانمان می‌شود.

ناخودآگاه جمعی، میراث بزرگ نظریه‌پردازی یونگ است و بسیاری از افراد مهم‌ترین دستاورد او را همین موضوع می‌دانند. یونگ خودش تاکید اصلی را روی این نظام از شخصیت گذاشته و روی آن بسیار کار کرده است.

 

تعامل میان نظام های شخصیت یونگ

ما ۳ نظام اصلی شخصیت در نظریه‌پردازی یونگ را توضیح دادیم که گرچه به شکل مجزا مورد بررسی قرارشان دادیم، اما کاملاً با یکدیگر در ارتباط هستند و می‌توانند بر یکدیگر تاثیر بگذارند.

اگر بخواهیم یک نتیجه‌گیری کلی کنیم، خود یا همان ایگو، از دل ناخودآگاه رشد می‌کند و در طول زندگی به جمع‌آوری تجربه‌ها و سازمان‌دهی آنها ادامه می‌دهد. ناخودآگاه شخصی شامل خاطرات پنهان شده است که گاهی روی رفتارهای ما تاثیر می‌گذارند و ناخودآگاه جمعی هم شامل الگوهای انسانی درازمدت است که ما را به تاریخ گونه‌ی خود پیوند می‌دهد.

آگاهی به این لایه‌های پنهان روان، ابزاری مفید برای خودشناسی، انسان‌شناسی و همچنین روان‌درمانی است همانگونه که یونگ خودش از آن برای درمان مراجعانش بهره می‌برد.

تصویری از یک جلسه روان‌درمانی

از مفاهیم روانشناسی تحلیلی یونگ می‌توان در روان‌درمانی استفاده کرد

اگر بخواهیم نظام های شخصیت یونگ را ملموس‌تر توصیف کنیم، می‌توانیم از تشبیه کوه یخ فروید کمک بگیریم. فروید شخصیت و روان انسان را به کوه یخ شناور در اقیانوس تشبیه کرد.

او سطح بالای کوه یخ را که کوچک و معلوم است همان خودآگاه یا هشیاری، که برابر با ایگو است، در نظر گرفت. آن بخش اعظم زیر آب که قابل دیدن نیست، شامل ناخودآگاه و نیمه‌خودآگاه هست که می‌توانیم آن را مترادف با ناخودآگاهی شخصی یونگ قرار دهیم.

اما اقیانوسی که آن کوه یخ در آن شکل گرفته و شناور است، ناخودآگاه جمعی می‌باشد که روان تمام ما انسان‌ها از آن تشکیل شده و خارج از آن روانی وجود ندارد. ناخودآگاه جمعی بسیار ژرف‌تر از ناخودآگاه شخصی است.

تصویری از کوه یخ شناور در اقیانوس

نظام های شخصیت یونگ را می‌توانیم به کوه یخی در اقیانوس بزرگ تشبیه کنیم

اما اینکه این کوه چگونه شکل بگیرد و موقعیتش در اقیانوس، بستگی به زندگی فردی هر کدام از ما دارد. همانطور که گفتیم، ما تجارب نیاکانی را مستقیم به ارث نمی‌بریم بلکه آن را به شکل بالقوه به ارث می‌بریم و اینکه روان ما از کدام بخش و چقدر تحت تاثیر ناخودآگاه جمعی قرار بگیرد، بستگی به تجربیات منحصر به فرد ما دارد.

پس گرچه ما انسان‌ها همه در ناهشیار جمعی مشترکیم، اما هرکدام شخصیت منحصر به فردی داریم.

 

همچنین بخوانید: “نظریه درونگرایی و برونگرایی یونگ چیست؟

 

چرا باید نظام های شخصیت یونگ را بدانیم؟

در این مقاله ما کامل به ۳ نظام شخصیت در نظریه‌ی کارل یونگ پرداختیم و آنها را شرح دادیم. دانستن این نظریه همانطور که خود یونگ نیز گفته است، باعث خودآگاهی و رشد شخصی ما می‌شود چراکه هرچه فرد بیشتر با بخش‌های ناآشکار روانش در تماس قرار گیرد، امکان تکامل فردی و زندگی متعادل برای او بیشتر و بیشتر می‌شود.

همچنین با شناخت این سه نظام، اکنون شما خودتان و دیگران را با نگاهی عمیق‌تر تحلیل خواهید کرد که این باعث می‌شود انسان‌شناسی قهارتر شده و بتوانید در زیر سطح رفتارهای آشکار خودتان و اطرافیان، بخش‌های مختلف شخصیت را ببینید.

نظر شما درباره‌ی این سه نظام شخصیت چیست؟ آیا ناخودآگاه جمعی یونگ را می‌پذیرید؟ در بخش نظرات پاسخ‌های خود را با ما به اشتراک بگذارید.

 

منابع: کتاب “نظریه‌های شخصیت” از “دوان پی.شولتز” و “سیدنی الن شولتز”/ فصل سوم، بخش نظام‌های شخصیت

verywellmind.com/ iaap.org/ thesap.org.uk

 

مقالات بیشتر درباره‌ی یونگ: 

۴ کارکرد روانشناختی یونگ؛ شیوه‌ی درک جهان

با ۸ تیپ روانشناختی یونگ خودتان را بشناسید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *