admin 1404 تیر 09 روانکاوی

نبرد ۲ غریزه مرگ و زندگی در دیدگاه فروید

Blog image

۲ نوع غریزه در دیدگاه فروید

غریزه یکی از مفاهیم کلیدی در نظریه‌های “زیگموند فروید”، بنیان‌گذار “روانکاوی”، به شمار می‌رود. فروید معتقد بود که روان هر انسانی تحت تاثیر دو غریزه اساسی قرار دارد: غریزه زندگی و غریزه مرگ.

در این مقاله ابتدا به تعریف غریزه در دیدگاه فروید می‌پردازیم و سپس نقش و تاثیر این دو غریزه بنیادین را در روان انسان بررسی می‌کنیم. در پایان نیز به اهمیت این نظریه در روانکاوی و فهم رفتارهای انسانی اشاره خواهیم کرد.

با ما همراه باشید تا با روان خودتان و دیگران در سطح عمیق‌تری آشنا شوید.

برای مطالعه‌ی “کامل‌ترین زندگینامه فروید“، کلیک کنید.

 

غریزه چیست؟

فروید غرایز را عناصر اصلی شخصیت هر انسانی می‌دانست؛ نیروهایی که ناخودآگاه رفتار را سوق داده و جهت آن را تعیین می‌کنند. غرایز انرژی فیزیولوژیکی تغییر شکل‌یافته‌ای هستند که نیازهای بدن را به امیال ذهن پیوند می‌دهند؛ اما این دقیقا یعنی چی؟

هنگامی که شما گرسنه یا تشنه هستید، حالتی از انرژی فیزیولوژیکی تولید می‌شود. ذهن شما این انرژی جسمانی را به یک میل یا خواسته‌ی ذهنی تبدیل می‌کند. این میل، همان غریزه است که شما را برای ارضای نیازتان برانگیخته می‌کند.

برای مثال هنگامی که بدنتان نیاز به خواب دارد، انرژی جسمانی یا همان فیزیولوژیکی‌ای تولید می‌شود. شما متوجه این انرژی نمی‌شوید تا وقتی که ذهن این انرژی را تبدیل به میل به خوابیدن کند.

غریزه خواب

غریزه خواب در دیدگاه فروید

هنگامی که این میل یا همان غریزه به شما دست می‌دهد، شما نیاز پیدا می‌کنید به خوابیدن تا تنشی که در نتیجه‌ی نیاز به خواب در شما ایجاد شده، برطرف شود. به این شکل غریزه بر احساسات و رفتارهای شما تاثیر می‌گذارد.

پس غریزه را نباید یک حالت بدنی در نظر گرفت بلکه غریزه را نیاز بدنی‌ای که به حالت ذهنی یا همان میل تبدیل شده است تعریف می‌کنیم. هنگامی که بدن در حالت نیاز است، فرد احساس تنش و فشار می‌کند.

هدف غریزه این است که نیاز ارضا شود و تنش کاهش پیدا کند. در نظریه‌ی فروید، ما تمایل داریم به اینکه حالت تعادل فیزیولوژیکی خودمان را حفظ کنیم و بنابراین مدام برای آزاد کردن بدن از تنش، برانگیخته می‌شویم. به این دیدگاه رویکرد “تعادل حیاتی” نیز می‌گویند.

تصویری از زیگموند فروید، پدر مکتب روانکاوی

زیگموند فروید

همانطور که در مقاله‌ی “ماهیت انسان در دیدگاه فروید” توضیح دادیم، فروید باور دارد ما همیشه مقدار خاصی از تنش غریزی را تجربه می‌کنیم و بنابراین باید همیشه نسبت به رفع تنش‌ها اقدام کنیم.

به زبان ساده‌تر، ما تا زمان مرگمان مدام گرسنگی، تشنگی، نیاز به خواب و میل جنسی را تجربه می‌کنیم و بنابراین همیشه برای رفع نیازهایمان برانگیخته می‌شویم.

غرایز همیشه به صورت چرخه‌ی نیاز که به کاهش نیاز منجر می‌شود، بر رفتار ما تاثیر می‌گذارد و راهی برای رها شدن از چرخه نیست.

با اینکه همه‌ی ما انسان‌ها غرایز مشترکی داریم اما آنها را به شیوه‌های مختلفی ارضا می‌کنیم. برای مثال سائق یا همان غریزه جنسی در همه مشترک است اما هرکدام از ما به شکلی متفاوت آن را ارضا می‌کنیم.

غریزه در میان انسان‌ها مشترک است

غریزه میراث اجداد اولیه ماست

این نیاز می‌تواند به وسیله‌ی رفتار دگرجنس‌گرا، همجنس‌گرا یا رفتارهای خودانگیزی جنسی (مانند خودارضایی) ارضا شود. ممکن است همانطور که در “مکانیزم‌های دفاعی” توضیح دادیم، سائق جنسی به انواع دیگر فعالیت‌ها مانند هنر هدایت شود.

همانطور که دیدیم، از نظر فروید انرژی روانی یا همان میل می‌تواند به موضوعات مختلفی جابجا شود و این جابجایی اهمیت زیادی در شخصیت هر کدام از ما دارد. فروید به این شکل سعی کرد دلیل تفاوت رفتارهای انسان‌ها را توضیح دهد.

فروید مفهوم غرائز را مطرح کرد

فروید در جوانی

حالکه با مفهوم غریزه و اهمیتش در نظریه فروید آشنا شدیم، به دو نوع غریزه و تعریف آنها می‌پردازیم:

 

۲ نوع غریزه در دیدگاه فروید

غریزه زندگی

غریزه زندگی همانطور که از اسمش پیداست، شامل تمام امیال و غرایزی می‌شود که در جهت زنده ماندن و بقای فرد و گونه‌ی بشری است. هدف این غریزه، ارضای نیاز به غذا، آب، اکسیژن و میل جنسی است. فروید غریزه زندگی را “اروس” می‌نامید. اروس نام خدای عشق، میل جنسی و آفرینش در اساطیر یونان باستان است.

غریزه زندگی در خدمت بقای انسان است

غریزه زندگی در خدمت بقای انسان است

غرایز زندگی به سمت رشد گرایش دارند. فروید نام انرژی روانی غرایز زندگی را “لیبیدو” گذاشت. این لیبیدو صرف اشیاء، افراد یا موضوعاتی می‌شود که نیازهای زندگی ما را ارضا می‌کنند. به این صرف لیبیدو روی چیزی که نیاز را ارضا می‌کند، “نیروگذاری روانی” می‌گویند.

برای مثال هنگامی که شما به فرد خاصی کشش و میل جنسی دارید، لیبیدو یا انرژی روانی حاصل از غریزه جنسی، روی آن فرد نیروگذاری شده است. به زبان عامیانه، شما تمایل دارید نیاز جنسی‌تان را با آن فرد ارضا کنید.

از نظر زیگموند فروید، مهم‌ترین غریزه‌ی زندگی برای شخصیت هر انسانی، میل جنسی است. البته منظور فروید از میل جنسی فقط امیال شهوانی نبود بلکه تقریبا تمام رفتارها و افکار لذت‌بخش را ناشی از غریزه جنسی می‌دانست.

زیگموند فروید بر غریزه جنسی تاکید داشت

زیگموند فروید بر غریزه جنسی تاکید داشت

فروید میل جنسی را انگیزش اصلی ما در نظر داشت و باور داشت تقریباً تمام رفتارهای ما، به صورت ناخودآگاه، در خدمت این غریزه است. امیال شهوانی از نواحی شهوت‌زای بدنی ناشی می‌شوند.

این نواحی شامل دهان، مقعد و اندام‌های جنسی هستند که در “رشد روانی-جنسی فروید” مفصل به آنان پرداختیم. از نظر فروید، ما انسان‌ها بیشتر از هرچیز، موجوداتی لذت‌جو هستیم؛ لذتی که ناشی از ارضای نیازهایی است که باعث بقای ما و نسلمان می‌شود.

 

غریزه مرگ

علاوه بر غریزه زندگی و در مقابل آن، فروید غریزه مرگ را معرفی کرد. او نام این غریزه را “تاناتوس” نامید. تاناتوس در اسطوره‌های یونان باستان، نام خدای مرگ است.

فروید برای توضیح این غریزه، ابتدا این واقعیت بدیهی را مطرح کرد که تمام موجودات زنده به مرور زمان زوال یافته و می‌میرند و به حالتِ بی‌جانی اولیه‌ی خود بر می‌گردند.

تصویری نمادین از غریزه مرگ در نظریه فروید

تصویری نمادین از غریزه مرگ در نظریه فروید

تا اینجا باید متوجه شده باشید که فروید چقدر بر تمایل انسان به دوری از تنش و درد تاکید داشت. انسان در زندگی همیشه تنش را تجربه خواهد کرد؛ پس چگونه می‌تواند هیچ‌نوع تنشی را دیگر تجربه نکند؟ با مردن.

طبق این پیش‌فرض، فروید مطرح کرد که انسان‌ها در کنار غرایز زندگی که در خدمت بقا هستند، غریزه مرگ دارند که باعث می‌شود آنها میل ناهشیار و ناخودآگاه به مردن و مرگ داشته باشند.

فروید غریزه پرخاشگری را نتیجه‌ی غریزه مرگ می‌دانست. هدف اصلی غریزه مرگ خود ما است و ما می‌خواهیم مرگ خودمان را تجربه کنیم اما هدف این میل ممکن از خودمان به فرد یا موجود دیگری جابجا شود. فروید این واقعه را پرخاشگری می‌نامید.

فروید پرخاشگری را نتیجه‌ی غریزه مرگ می‌دانست

فروید پرخاشگری را نتیجه‌ی غریزه مرگ می‌دانست

به زبان دیگر، هنگامی که ما نسبت به دیگران پرخاش می‌کنیم و تمایل به نابود کردن دیگران داریم، درواقع میل به آسیب زدن به خودمان داریم اما هدف این میل از خودمان به دیگران تغییر یافته است.

سائق پرخاشگری ما را وادار می‌کند که نابود کنیم، فتح کنیم و بکشیم. فروید پرخاشگری را مانند میل جنسی، جزء جدانشدنی ماهیت انسان می‌دانست. بدیهی است که خودآزاری و در نهایت خودکشی، هدف نهایی و غائی غریزه مرگ می‌باشد؛ یعنی هنگامی که غریزه مرگ بر غریزه زندگی غلبه می‌کند.

غریزه مرگ و زندگی همیشه در حال مقابله با هم هستند و باعث ایجاد تنش و اضطراب در ما می‌شوند. غریزه زندگی از ما می‌خواهد به فکر بقا باشیم و از سمت دیگر، غریزه مرگ ما را به خشونت علیه خود و دیگران می‌کشاند.

نقد مفهوم غریزه‌ مرگ

فروید مفهوم غریزه مرگ را در اواخر زندگی خود معرفی کرد، یعنی بعد از تجربه کردن سرطانی وخیم، مشاهده کشتار وحشتناک جنگ جهانی اول و مرگ یکی از دخترانش. تمام این وقایع عمیقاً بر او و دیدگاهش نسبت به انسان تاثیر گذاشتند و باعث شد تمرکزش روی مرگ و پرخاشگری برود.

فروید مفهوم غریزه مرگ را از تجربیات دردناک زندگی‌اش الهام گرفت

فروید مفهوم غریزه مرگ را از تجربیات دردناک زندگی‌اش الهام گرفت

فروید در سال‌های آخر عمرش از مرگ وحشت داشت و نسبت به همکاران و پیروانی که نظریاتش را زیر سوال برده بودند و محفل روانکاوی را ترک کرده بودند، مانند “یونگ” و “آدلر”، نفرت و خشم نشان می‌داد.

غریزه مرگ مورد نقد بسیاری قرار گرفت و افراد بسیاری اعتبارش را زیر سوال بردند و بسیاری از این افراد که خودشان پیروان بسیار وفادار فروید بودند، نتوانستند این غریزه را بپذیرند.

“سالووی”، یک روانکاور، نوشت که مفهوم غریزه مرگ را باید به زباله‌دان تاریخ انداخت و آن را کاملاً رد کرد. روانکاو دیگری نوشت که اگر فروید نابغه بود، در این صورت مطرح کردن غرایز مرگ نمونه‌ی نابغه‌ای است که روزگار ناگواری داشته است.

 

نتیجه: غریزه مرگ و زندگی

در این مقاله با مفهوم غریزه از دیدگاه زیگموند فروید آشنا شدیم و دو نیروی بنیادی یعنی غریزه مرگ (اروس) و غریزه مرگ (تاناتوس) را بررسی کردیم. هرچند غریزه مرگ خیلی پذیرفته‌شده نیست اما درک آن در کنار مفهوم غریزه زندگی برای فهم عمیق‌تر روانکاوی و نظریات فروید ضروری است.

نظر شما چیست؟ آیا شما هم مانند فروید باور دارید که در درون ما نیرویی به سوی ویرانی و مرگ وجود دارد؟ دیدگاهتان را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *