تکامل یا فرگشت؛ کدام درست است؟

ترجمه درست نظریه داروین چیست؟
تکامل یا فرگشت؛ کدام درست است؟ در این مقاله قرار است به این سوال جواب دهیم. هرکدام از این کلمات برداشت متفاوتی از نظریهی “داروین” ارائه میدهند. بنابراین مهم است که کدام کلمه را در ذهن خود به عنوان ترجمه درست به خاطر بسپاریم. در ادامه با ما همراه باشید.
نظریه داروین چیست؟
در سال ۱۸۵۹ زیستشناس و زمینشناس انگلیسی، “چارلز داروین“، کتاب مهمی با نام “منشأ انواع” منتشر کرد. این کتاب انقلابی در تاریخ علم بود و تمام تصور بشر از ماهیت و گذشتهی خودش را دچار تغییر کرد.
در این کتاب، داروین نظریهی “evolution” را مطرح کرد که در فارسی به “تکامل” و “فرگشت” ترجمه شده است. این نظریه میگوید تمام موجودات زنده در طول زمان، بنا به تغییرات محیطی تغییر پیدا میکنند تا بتوانند بقا پیدا کرده و گونهی خود را ادامه دهند.
این فرآیند توسط “انتخاب طبیعی” انجام میشود. طبق آن، ویژگیهایی در موجود زنده باقی میمانند که به زنده ماندن او کمک کنند و هر ویژگیای که خلاف بقای گونه باشد، حذف خواهد شد. داروین به تمام دنیا نشان داد که اکثر گونهها در گذشته، به شکل کنونی خود نبودهاند و همه در گذشته موجوداتی ابتداییتر و سادهتری بودهایم.
این نظریه، خون “آفرینشگرایان” را، که باور داشتند جهان به شکل امروزی خود توسط خداوند خلق شده است، به جوش آورد. این باور از کتب مقدس نشأت گرفته و نظریه داروین اعتبار کتب مقدس را زیر سوال برد. در نتیجه دشمنی دین با داروین از آن زمان تا به امروز، ادامه دارد.
در اینکه نظریه داروین، اگر نگوییم بهترین، ولی یکی از بهترین نظریههایی است که تاکنون مطرح شده است شکی نداریم. نظریه داروین از اعتبار بالایی برخوردار است که ویژگیهای یک نظریه خوب را میتوانید در مقالهای که درباره نظریه است، مطالعه کنید.
مدارک اثبات نظریه داروین برای یک مطلب دیگر میماند اما اینجا میخواهیم بررسی کنیم که بهترین ترجمه برای نظریهاش چیست.
چرا ترجمه اهمیت دارد؟
اهمیت ترجمه در این است که تکامل و فرگشت هرکدام دیدی متفاوت از نظریه داروین به ما میدهند که ممکن است ما را به اشتباه بیندازد. تکامل در “لغتنامهی دهخدا” به “تمام شدن” معنی شده است و در ذهن اکثریت “به کمال رسیدن” یا “کامل شدن” را تداعی میکند.
نظریه داروین به هیچعنوان نمیگوید که موجودات زنده در نتیجهی فرآیند انتخاب طبیعی کاملتر میشوند بلکه میگوید موجودات زنده “تغییر” میکنند. همیشه اینطور نیست که موجودات زنده در طول زمان بهتر شوند بلکه ممکن است ویژگیهایی در آنها نهادینه شده باشد که در آینده به ضررشان تمام شود.
به این مثال از وقتی که انتخاب طبیعی به انقراض گونه منجر شده است، توجه کنید:
انقراض “نئاندرتالها”
نئاندرتالها گونهای انسانی بودند که در زمانهای گذشته در کنار اجداد انسانهای امروزی یعنی “هومو سیپین“ها یا همان “انسانهای هوشمند” زندگی میکردند. آنها از اجداد ما کوتاهتر بودند اما جثهی قدرتمندتری داشتند.
نئاندرتالها حدود ۴۰ هزار سال پیش منقرض شدند و اگرچه در ژن تمام ما مقداری از ژن نئاندرتالها پیدا میشود، به دلیل جفتگیریشان با اجدادمان، اما دیگر گونهی نئاندرتال وجود ندارد.

نئاندرتالها
دانشمندان دلایل مختلفی برای انقراض این گونهی انسانی ذکر میکنند. یکی از دلایل مطرح شده، این است که نئاندرتالها به دلیل جثهی بزرگ و عضلانیشان به کالری بیشتری نیاز داشتند.
درحالی که انسانهای هوشمند با مقدار کمتری از کالری میتوانستند زنده بمانند، نئاندرتالهای نر به روزی ۴۰۰۰ تا ۷۰۰۰ کالری نیاز داشتند که تأمین این مقدار کالری در آن زمان کار بسیار سختی بود.
این بدن قدرتمند در طول زمان مزایای بسیاری برای آنها داشت مانند شکار بهتر به دلیل قدرت بیشتر و همچنین نگه داشتن گرمای بیشتر در هوای سردی که آنان در آن زندگی میکردند (طبق “قانون برگمان“، موجودات در آب و هوای سرد جثههای بزرگتری دارند چراکه جثه بزرگتر گرمای بیشتری در بدن ذخیره میکند).

انسان هوشمند
همانطور که میبینیم ویژگیای که زمانی باعث بقای نئاندرتالها میشد، تبدیل به یکی از عوامل انقراض آنها شد. این نشان میدهد که “تکامل” به دلیل تداعی کردن “کامل شدن” کلمه مناسبی نیست.
اما فرگشت به معنی “تغییر” و “تحول” است. این کلمه به مراتب درستتر است چراکه نظریه داروین مرتبط با تغییرات در موجودات زنده است و نه کامل شدن آنها.
نتیجه
کلمه فرگشت برای ترجمه نظریه داروین، مناسبتر از نظریه تکامل است. البته قرار نیست سختگیری کنیم و بگوییم هرکس از کلمه تکامل استفاده میکند، نظریه داروین را غلط فهمیده است.
اما از آنجایی که تکامل تداعیکنندهی کامل شدن است، بهتر است برای انتقال درستتر مطلب، از فرگشت به جای آن استفاده کنیم.
نظر شما چیست؟ کدام کلمه را برای نظریهی داروین مناسبتر میدانید؟ به نظر شما این نظریه درست است یا چیزی بیشتر از یک فرضیه نیست؟ با کامنتهایتان نظراتتان را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: کتاب “منشأ انواع” از چارلز داروین، سایتهایی مانند courthousenews و realclearscience و…
همچنین بخوانید:
دیدگاهتان را بنویسید